۱۳۹۱ مرداد ۱, یکشنبه

زنگ هشدار طلاق از سوی ناآگاهی جنسی نواخته می شود!

ا
نجمن آسیب شناسی ایرانیان پژوهشی را در زمینه ریشه های طلاق در جامعه انجام داده است، نتایج پژوهش نشان داده که بخش مهمی از عوامل ریشه ای طلاق در جامعه به طور نامحسوس به روابط زناشویی بر می گردد.
کورش محمدی رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایرانیان در گفتگو با مهرخانه به تبیین این موضوع پرداخت و اظهار داشت: بر اساس پژوهش حاضر حدود 55 تا 60 درصد موارد طلاق به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر روابط جنسی است.
وی افزود: سیستم زندگی ما در سطح اجتماعی، فرهنگی و آموزشی به نحوی طراحی شده است که افراد با مسایل و وظایف جنسی خود به عنوان یک تابو مواجه هسنتد و هرگز به وظایف خودشان در این زمینه آگاهی پیدا نمی کنند.
محمدی به عوامل این رویکرد اشاره کرد و گفت: این قضیه در جامعه ما به عنوان حرکتی که تنها جنبه منفی دارد شناخته شده است؛ یعنی در هیچ زمانی مسایل جنسی به عنوان یک وظیفه، یک نیاز و یا حتی یک رابطه موفق زناشویی که به روابط جنسی نیاز دارد، در نظر گرفته نشده است. از این رو دختر و پسری که وارد فضای زندگی می شوند مانند دوران محصلی شان که از این مسایل نهی می شدند، رفتار می کنند.
وی با بیان اینکه سیستم‌های بازدارنده‌ای در این زمینه وجود دارد که کسی جرات ورود به این فضا را تاکنون نداشته است، گفت: البته ما معتقدیم که در رابطه با رفتارهای جنسی که به صورت غریزی در افراد ورود پیدا می کند، باید آموزش هایی برای کنترل و رفع نیازهای جنسی داده شود.
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایرانیان با اشاره به این مطلب که نیازهای جنسی با آگاهی دادن به کمترین سطح خود می رسد،‌ گفت:‌ تا زمانی که حالتی از بسته بودن و بازدارندگی در غرایز جنسی و به طور خاص نیاز جنسی را برای فرزندانمان مطرح کرده و با این دیدگاه با آن ها برخورد کنیم، جوانان برای کشف نیازشان حریص تر خواهند شد و خودشان به دنبال آن می روند. در حالی که با آموزش های صحیح به آحاد جامعه از سنین پایه، در دوران زناشویی با بسیاری از مشکلات مواجه نخواهد شد.
وی تصریح کرد: در سال های اول زندگی مشترک زن و شوهر به صورت غریزی با هم رابطه برقرار می کنند و از این رابطه تا حدودی لذت می برند؛ اما از آن جایی که این رابطه در زندگی زناشویی جدی گرفته نمی شود این زندگی پس از مدت کوتاهی به سردی گرایش پیدا کرده و این جاست که کم کم وظایف جنسی افراد نسبت به طرف مقابل در زندگی مشترک کمرنگ شده، تحت تاثیر قرار می گیرد و افراد برای پر کردن این خلاء و رفع نیازشان به دنبال ارتباطات دیگری می گردند.
محمدی با بیان اینکه افراد در این مقطع زمانی به دنبال پاسخی برای رفتارهایشان نمی گردند، افزود: این بی تفاوتی به سرد مزاجی جنسی منجر می شود؛ چراکه افراد وظایف خودشان را در برابر یکدیگر گم می کنند. در این زمان این رابطه جنسی به یک قاعده ای تبدیل می شود که فقط بر اساس یک شرایط خاص و نه برای رفع نیاز و ایجاد لذت و نشاط برقرار می شود.
وی ادامه داد:‌ حتی گاهی اتفاق می افتد که یک طرف زناشویی طرف دیگر را نادیده می گیرد و فقط به قصد رفع نیاز خودش وارد رابطه می شود و با این روند ضمن اینکه خودش لذت نمی برد کوچکترین لذتی هم برای طرف مقابلش قائل نمی شود.
این جامعه شناس گفت:‌ اتفاقی که اکنون در جامعه افتاده این است که روابط سرد جنسی بین زن و شوهر منجر به ایجاد یکسری روابط سرد عاطفی بین دو نفر شده است یعنی افراد به درک نیازهای یکدیگر فکر نکرده و در فضای مشترک خانه احساس امنیت روانی نمی کنند. این احساس امنیت روانی کم کم از بین می رود و برخی افراد بیرون از آن فضا آن احساس امنیت را تامین کنند.
وی با بیان اینکه روابط جنسی ریشه در بسیاری از مشکلات دارد، گفت: در بررسی عوامل طلاق مشاهده کردیم مسایلی مثل اعتیاد، اختلافات خانوادگی، خشونت، روابط سرد و عدم درک متقابل و یا تفاوت های فرهنگی ریشه در رابطه سرد جنسی دارد؛ یعنی افراد امنیت روانی ندارند و توانایی به زبان آوردنش را نیز در خود نمی بینند.
این آسیب شناس اظهار داشت: این مسئله به عنوان یک عقده و یک گره کور روانی در این رابطه زناشویی می ماند و به عوامل دیگر کمک کرده و مشکلات جنسی ایجاد می کند. بررسی ها نشان می دهد زنان روسپی یا آقایانی که روابط نامشروع برقرار می کنند اصلا در صدد رفع نیازشان نسیتند بلکه به خاطر فشارهای آن گره کور و پیچیده سر در گم شدند و به کاری که در حال انجامش هستند فکر نمی کنند و این گونه می شود که این رابطه را به عنوان یک رفتار جنسی از خودشان نشان می دهند.
وی با بیان اینکه در این مسئله توانایی بررسی دقیق وجود ندارد، افزود: رسانه ها، نظام آموزشی و دستگاه های فرهنگی ما توانایی بررسی این موضوع را ندارند. در همین نقطه پارادوکس هایی برای آحاد جامعه ایجاد شده و منجر به روابط سرد و ضعیف عاطفی می شود که نهایتا همانطور که می بینیم ازدواج ها بعد از مدت به سردی می گراید، افراد خیلی زود از یکدیگر خسته شده و نمی توانند همدیگر را درک کنند و آمار طلاق افزایش پیدا می کند. محمدی گفت: من به عنوان یک مشاور به جوانان توصیه می کنم قبل از ازدواج حدود سه ماه با هم ارتباط منطقی داشته باشند تا یکدیگر را شناخته و سطح تفاوت هایشان را بررسی کنند. پس از مدت کمی احساساتی که مبنایش نیاز جنسی است در تصمیم آن ها ورود پیدا کرده و به شروع این پیوند کمک می کند.
وی ادامه داد: وقتی مسایل جنسی احساسات این افراد را تقویت کرده و آن ها با هم ازدواج می کنند بعد از مدتی به دلیل عدم شناخت از نیاز جنسی، همین شرایط آن ها را از یک پیوند محکم دور کرده و طلاق اتفاق می افتد.
رئیس انجمن آسب شناسی ایرانیان به تاثیر رابطه زناشویی در افزایش طلاق عاطفی اشاره کرد و گفت: همه افرادی که چنین مشکلی دارند به طلاق فکر نمی کنند بلکه روابطشان به طلاق عاطفی می انجامد و طرفین احساس درک متقابل را از دست می دهند. وی افزود: این قضیه هم در روابط عاطفی خانواده ها تاثیر گذاشته و بنیان خانواده را سست می کند و هم زندگی فرزندان راتحت الشعاع قرار می دهد؛ چراکه وقتی روابط سرد حاکم در خانواده در رفتار فرزندان تجلی پیدا کرده و طلاق عاطفی تولید کننده فرزندانی می شود که با همان دیدگاه به جامعه ورود پیدا می کنند، در آینده این رابطه در وجود آنها رشد پیدا کرده و به جایی می رسد که فرزندان این خانواده در برخی مواقع تولید طلاق می کنند.
محمدی با بیان اینکه مشکل ما اینجاست که صحیت در این خصوص در جامعه ما به عنوان یک تابو شناخته می شود، به بیان راهکارها پرداخت و ادامه داد: برای از بین بردن این تابو نیاز به یک برنامه ریزی پایه ای داریم و باید از سنین پایین آموزش ها را در گروه های سنی مختلف شروع کنیم.
وی افزود: وقتی تفهیم مسئله در این زمینه صورت گیرد دانش آموزی که فارغ التحصیل می شود به لحاظ آگاهی های جنسی متفاوت است، می تواند رفتارهایش را بشناسد،‌ آن را کنترل کند و بر اساس منطق و احساسات مجازش بدون در نظر گرفتن نیاز جنسی تصمیم بگیرد.
محمدی گفت: جوانان باید یاد بگیرند نیاز جنسی را به عنوان یک نیاز اصلی بشناسد نه اینکه بر اساس نیاز جنسی تصمیم بگیرند و در همین جا نهادینه شدن برنامه ریزی پایه در این زمینه در سیستم آموزشی کشور احساس می شود.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایرانیان با تاکید بر اینکه آموزش باید از لحاظ علمی و مذهبی کاملا کارشناسانه باشد، گفت: این آموزش ها آمار بالای طلاق را به حد پایینی می رساند. پس لازم است با در نظر گرفتن اصول و شرایط دینی و مذهبی جامعه یکسری آموزش ها لحاظ شود تا افراد در آینده نیاز و وظیفه جنسی شان را به درستی بشناسد؛ چراکه نیاز جنسی تا زمانی که ما ازدواج نکرده‌ایم به عنوان نیاز مطرح شده و پس از ازدواج این نیاز به وظیفه متقابل تبدیل می شود، وقتی طرفین وظایف خودشان را در این زمینه بشناسند طبیعتا دچار مشکل نخواهند شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر